در زمان مجنون خوبان بودند از لیلی خوبتر، اما محبوب ِ مجنون نبودند. مجنون را می گفتند که از لیلی خوبترانند؛ بر تو بیاریم. او می گفت که آخر من لیلی را به صورت دوست نمی دارم و لیلی صورت نیست. لیلی به دست من همچون جامی است. من از آن جام شراب می نوشم. پس من عاشق شرابم که از او می نوشم و شما را نظر بر قدح است، از شراب آگاه نیستید. اگر مرا قدح زرین بود مرصّع به جوهر و درو سرکه باشد یا غیر شراب چیز دیگری باشد، مرا آن به چه کار آید؟ کدوی کهنه شکسته که درو شراب باشد به نزد من بِه از آن قدح و از صد چنان قدح. این را عشقی و شوقی باید تا شراب را از قدح بشناسد. همچنانکه آن گرسنه ده روز چیزی نخورده است، و سیری به روز پنج بار خورده است. هر دو در نان نظر می کنند. آن سیر صورت نان می بیند . گرسنه صورت جان می بیند. زیرا این نان همچون قدح است و لذت آن همچون شراب است در وی، و آن شراب جز به نظر اشتها و شوق نتوان دیدن. اکنون اشتها و شوق حاصل کن تا صورت بین نباشی و در و مکان همه معشوق بینی./" فیه ما فیه / مولانا"
* عنوان پست از غلامرضا طریقی: عشق چرخی است که بر محور تن می چرخد/ مثل یادِ تو که دور ِ سر ِ من می چرخد/ یاد تو اسب سفیدی است که با آمدنش/ روح در عرصه ی میدان ِ بدن می چرخد/ از چه فصلی است هوای تو که تا می آیی/ باد می خشکد و گل روی چمن می چرخد/ بی گمان از تو از نام تو دم خواهم زد/ تا زبان با تب تشکیل سخن می چرخد/ زندگی دایره ی بسته ی مرگ است و در آن/ سال ها عقربه دنبال کفن می چرخد.
* گفت لیلی را خلیفه کان تویی؟/ کز تو مجنون شد پریشان و غوی/ از دگر خوبان تو افزون نیستی/ گفت خامُش چون تو مجنون نیستی/ "مولانا" ( غوی به معنی سرگردان و گمراه)
* همه ی ما دیوانه به دنیا آمده ایم، برخی دیوانه می مانیم/"ساموئل بکت"
* سر باز نکن ای اشک از جاذبه دوری کن/ ای بغض پر از عصیان این بار صبوری کن/ "علیرضا آذر"
* و ببوس مرا بی وقفه/ باز هم بلند بلند ببوس مرا/ آری/ عشق همین سفرهای طولانی را می طلبد/ "ایلهان برک"
* عجب خطای بزرگی ست شاعری کردن / ولی به لطف همین اشتباه خوشبختم/ دهان شهر پُر است از کنایه اما من/ به عهد با تو هنوزم که هست سرسختم/ "صادق ابراهیم زاده"
* هر وقت قصد رفتن کردید بروید و هرگز برنگردید، به رفتن وفادار باشید تا ما هم به فراموش کردنتان وفادار باشیم/ "محمود درویش"
* تا زمانی که شناخت شما از خودتان بر اساس گفته ها و حرف های دیگران باشد شما درباره ی دیگران شناخت پیدا می کنید نه خودتان/ "کریشنا مورتی"
* نیمه ی دوم زندگی ما، دنباله ی طولانی عاداتی است که در نیمه ی اول حاصل کردیم/" فئودور داتایوفسکی"
* چرخ گردون گر ندارد سازگاری با دلت/ دست در جیبت کن و جدی نگیرش بی خیال/ "محمد هروان"
* من تلخم و خراب. چه داری برای من؟/ ساقی به جز شراب، چه داری برای من؟/ کافیست وعده های دروغین عشق، آه!/ سیرابم از سراب، چه داری برای من؟/ یا رب بغیر رنج چه دیدم ز روزگار؟!/ جز وعده ی عذاب چه داری برای من؟/ باید شبیه مردم همعصر خود شوم/ صورتگرا ! نقاب چه داری برای من؟/ روزی اگر بپرسمت این بود رسم عشق؟/ ای بی وفا، جواب چه داری برای من؟/" حسین زحمتکش"
* هاشم دماوندی: همیشه یه چیزی از وجود معشوق تو قلب عاشق ته نشین میشه برای همیشه، حتی اگه همدیگه رو ترک کنن اما این فقط یه طرف سکه ست. فرهاد دماوندی: و اون طرف سکه چیه؟ اینکه اگه دنیات اندازه ی یه نفر کوچیک بشه یا اون یه نفر اندازه ی خدا واست بزرگ بشه اگه یه روزی ترکت کنه و بره اونوقت دین و دنیاتو با هم می بازی/ "سریال شهرزاد"
* تا که عشقت مُطربی آغاز کرد/ گاه چنگم گاه تارم روز و شب/ "مولانا"
درباره این سایت